جان را به قربانت کنم

سر به سر جان را به قربانت کنم
هرچه میخواهــــــی بگو،آنت کنـم
تاکه جان دارم دو چشمم بردراست
صدهراران دیده مهــــمانت کنم
رفته ای شاید نیائی تا ابد
آتشی، در سینه پنهانت کنم
سینه را ســــــوزد غم دیرینه ای
صد غزل برلب، زهجرانـت کنم
این دل دیوانه ی صد پاره را
تا که باشد من به فرمانت کنم
کاش بودی آگه از ســــوزِ"رســـا"
بیش از اینــها جانِ جانانـــــت کنم
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۲ ساعت 19:32 توسط گیتی رسائی
|
زنی ایرانی هستم . با نام ایرانی گیتی . 
