سر سپرده

حال امروز من

پائیزم

بیقرار

آتش و دیوانگی

امید

خوش نیست حال

در دام

داغ کهنه

دست خدا

کاش میدانستم

سزای ما

دلم گرفته

زخم زبان

همدم ندیدم

چه حاصل

بی نشان و مگان

دام بلا

بلای الهی

آتش نهانی

خبرهای بد

دلبسته

سخن از عشق

نقش خیال تو

غرق مهر

کابوس

آتش زدی

مرغ عشق

زدیدن تا شنیدن

چوب حق