لطلف نگهت

عشق بود

سرچشمه سرشک

دلسوخته

گردشهای گردون

شدم پیر

بمثل نبود

دگر خسته ایم

بی پناه

جنس زن

فال ما

هنوز

زخم خورده

آرزوهای محال

میدانم دریغ

نیاز عشق

اوج خیال

دریای عشق

پشیمانم

سراب خیال

رنگ پائیز

رشته های عشق

بیابان خیال

توهم

شب نامه

باطل خیال

خواب و خیال

بگذشت زمان

جهان عشق

نقش آتش