حرف استاد

حسرت پریدن

میار باده

برگ در باد

خوشا بی کسان

درد آلوده داند

دل ناخلف

گمگشتگان

قیامت تا قیامت

عجب دارم

اشک مرده

قمار زندگی

حال خراب

دل ندادم به تو

کی رود از یاد

سراب زندگی

حالت ندانم

بخت واژگون

قصه میخواندم

مرا آزار کرده

یاد گذشته

برخنده خندیده ام

شکسته دلان

نیست حکم تساوی

کار تو

ندیدم مهربانی

ساختن با عدو

ندیدم بهار

نهانی خوش بود

وای بر من

گریز نتوان

ابزارک تصویر