http://3ali3.com/wp-content/uploads/2016/06/asheghanehaa-4.jpg

 

دردام بلا هستم و انگار نه انگار

 

دیوانه و سرمستم و انگار نه انگار

 

میسازم و میسوزم و لب بسته و خاموش

 

او دیده و میداند و انگار نه انگار

 

هرکس که مرا دید بزد خنده ی تلخی

 

اینها زقفا دیده و  انگار نه انگار

 

دردیست که باشد به دلم حسرت دیدار

 

او بیند و او داند و انگار نه انگار

 

سربسته بگویم که  دلم رفته زدستم

 

از خویش رها گشته ام انگار نه انگار

 

گفتم که گذر کرده ام و رشته گسستم

 

اما چه غلط بود که انگار نه انگار

 

آید چو به یادم رود از دست عنانم

 

رفتست زدل تابم و انگار نه انگار

 

زخمیست به دل کهنه و بهبود ندارد

 

درمان و دوا کرده ام انگار نه انگار

 

کار تو "رسا" نیست به نسیان بسپاری

 

او هست و خدا هست و تو انگار نه انگار

 

#گیتی_رسائی