انگار نه انگار

دردام بلا هستم و انگار نه انگار
دیوانه و سرمستم و انگار نه انگار
میسازم و میسوزم و لب بسته و خاموش
او دیده و میداند و انگار نه انگار
هرکس که مرا دید بزد خنده ی تلخی
اینها زقفا دیده و انگار نه انگار
دردیست که باشد به دلم حسرت دیدار
او بیند و او داند و انگار نه انگار
سربسته بگویم که دلم رفته زدستم
از خویش رها گشته ام انگار نه انگار
گفتم که گذر کرده ام و رشته گسستم
اما چه غلط بود که انگار نه انگار
آید چو به یادم رود از دست عنانم
رفتست زدل تابم و انگار نه انگار
زخمیست به دل کهنه و بهبود ندارد
درمان و دوا کرده ام انگار نه انگار
کار تو "رسا" نیست به نسیان بسپاری
او هست و خدا هست و تو انگار نه انگار
#گیتی_رسائی
+ نوشته شده در شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۵ ساعت 15:26 توسط گیتی رسائی
|
زنی ایرانی هستم . با نام ایرانی گیتی . 
