نامردمی گردون

زبس نامردمی دیدن ز گردون
شدم حسرت کش احوال مجنون
خوشا مجنون که دردش عاشقی بود
نشانش از جهانی فارغی بود
نبودش عصه و درد زمانه
بخود مشغول و حال عاشقانه
به جز خود غافل از هر انجمن بود
اگر غم بود ني از بیش و کم بود
دلم خونین ز رنج این و آنست
زدرد کودک و پیر و جوانست
ز کوتاهی دستم در عذابم
خرابم من خرابم من خرابم
به خود گفتم چو آه از دل براید
به درگاه خدا شاید ، نشاید
نشیند آه سردم بر دلش بار
بگیرد آه مظلومان ز کفار
ولیکن سینه اش خالی ز دل بود
از این روحرفهایم آب و گِل بود
سرشکم خون شد از چشم من افتاد
"رسا" کی دیده در دنیا دلی شاد
بترسیدم که گردد بد ز بدتر
صلاحم بود برگردم ازین در
#گیتی_رسائی
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ ساعت 12:37 توسط گیتی رسائی
|
زنی ایرانی هستم . با نام ایرانی گیتی . 
