باکه بگوئیم؟
بیا باهم زتنهائی بگوئیم
بگوئیم و بگرئیم و بگو ئیم
زشبهای سیاه و روز هجران
ازآن دلدادگیهامان بگوئیم
وزآن سوز نگاه روز اول
زاشک همچو دریامان بگوئیم
زترس دیدن یاران نزدیک
زپنهانی ازین و آن بگوئیم
سپس از رنجهای خلوت خویش
زمنع این و منع آن بگوئیم
زحسرتهای دردل جای مانده
زخونین اشک جاریمان بگوئیم
"رسا" بس کن مگر دیوانه گشتی؟
چراگوئیم؟ که را ،باکه؟بگوئیم
بگوئی

+ نوشته شده در یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:37 توسط گیتی رسائی
|
زنی ایرانی هستم . با نام ایرانی گیتی . 
