همه هستی من

تو ز آئینه نخواه که ترا بنماید
دل مارا بنگر که تمامی رُخت چون خورشید
خبر آرد از نور ، همچو مهتاب که شب
اَندرو رنگ همی می بازد
چون نگاهی که همه سرّ نهان فاش کند
یا چواشکی که ترا باخبر از راز کند
یاچو فریاد که اوجش به خداوند رسد
یاچو پائی که عیان لرزه براندام زند
یاچو دردی که عیان پیش خود و بیگانه
دل ما را بنگر ، که رُخت را بینی
دل مارا بنگر تاکه خبر دارشوی
سایه توست ،
همه هستی من
گیتی رسائی
+ نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ ساعت 0:46 توسط گیتی رسائی
زنی ایرانی هستم . با نام ایرانی گیتی . 
