لطف کی دارد

آتش و خاکستر

دلم می سوزد

 

ای کاش مرا راه فرازی می بود

 

یا از غم این و آن قراری می بود

 

طاقت زکفم رفته ، دلم می سوزد

 

ای کاش پس ار خزان بهاری می بود

 

#گیتی_رسائی

 

 

تلخ بود

 

درمذاق من شراب زندگانی تلخ بود

 

آفتابش بی فروغ و روز و شامش تلخ بود

 

گه زمستان بود و گاهی نوبهار و گه خزان

 

هم بهار و هم خزان و نوبهارش تلخ بود

 

گیتی رسائی