طالعم بود

مپرس از من چرا؟ این طالعم بود
اگر کردم خطا ، این طالعم بود
به آتش دل سپردم ،سوخت جانم
نشد دردم دوا، این طالعم بود
#گیتی_رسائی

مپرس از من چرا؟ این طالعم بود
اگر کردم خطا ، این طالعم بود
به آتش دل سپردم ،سوخت جانم
نشد دردم دوا، این طالعم بود
#گیتی_رسائی

به مجنون طعنه میزد، از رها عشق
مشو بازیچه ی دست بلا عشق
رها کن خویش را چون من درین بحر
نبرده سود کس زین بی وفا عشق
جهان بیش از دو روزی نیست خوش باش
که این دردیست درد بی دوا عشق
مرا بین بیخیالی پیشه کردم
نخواهم شد اسیر بی بها عشق
نه شب داری نه روز و ني سحرگاه
چو تو دارد هزارن مبتلا عشق
بگفت مجنون
اسیرست در کفم عشق
که گر عاشق نبودم من کجا عشق؟
که روح عشق باشد در تن من
رود ،گر من نباشم، برفنا عشق
منم بازیگر و عشق است بازی
مرا بین و ببین حال و هواعشق
اگر من عاشق لیلی نباشم
ندارد بر تنش هرگز قبا عشق
"رسا" دارد چو من در سینه غوغا
غزلها می سُراید بی صدا عشق
#گیتی_رسائی

جگرم سوخته و ، آه دوائی نکند
جگر سوخته آهنگ گدائی نکند
بی خبر زندگی خویش به یغما دادیم
مادر دهر به ما هیچ وفائی نکند
#گیتی_رسائی

کردم هوس که راز دلم بر ملا کنم
شاید به این بهانه خودم را رها کنم
اما نشد که بستن لب بود عادتم
پس به بود که درد به هجران دوا کنم
#گیتی_رسائی

یاد گذشته ها نکند درد ما دوا
سرد است آتشی که ازو بگذرد زمان
# گیتی_رسائی

گفتی
که چگونه سر کنم با غم عشق؟
گفتم
از من تو دوا مخواه
کین درد
نامش بنهاده اند
"بیدرمانی"
#گیتی_رسائی

وقتی فهمیدم فریاد
درد را دوا نمی کند
سکوت کردم
#گیتی_رسائی

ما را به دست می کشی میـــرانیم به پا
مـــــــــــعتاد میکنی و سپس میدهی دوا
آتــــــــش مزن تو بر دل و آتشنشان مشو
یکبار نـــــه بــگو، وَ رهـــا کن مرا ، رهــــــا
گیتی رسائی