یک آه سرد

چه کسی گفت

چرا لب بندم؟

 

نه آسایش ، نه آرامش، نه راحت

 

چرا لب را ببندم از شکایت؟

 

نفس ماندست تنها راه فریاد

 

تو هم یارب گران کردی بهایت

 

#گیتی_رسائی

چوتنوراست سینه ام

 

 

از آتشی که گشته به پا در دلم

 

هنوز

 

تا می کشم نفس

 

چو تنور است سینه ام

 

#گیتی_رسائی

مرگِ هوس

 

دیوانه شدم  وای که مرگِ هوس است این

 

فریاد ز دل آه که داغِ نفس است این

 

گفتم که عنان دل خود را به کف آرم

 

این مرغک بیچاره اسیر قفس است این

 

#گیتی_رسائی

با تو هستم

 

با تو هستم ، عاشق دیرینه ام

 

خنده هایت را هنوزم دوست دارم

 

گریه هایت را هنوزم دوست دارم

 

آن صدای مبهمت را

 

آن نوای پر غمت را

 

آن صدا را آن صدارا من هنوزم

 

دوست دارم

 

با تو هستم ، عاشقانه  من هنوزم

 

آن هوائی را که تو در آن

 

نفسهایت به گرمی می نشیند

 

دوست دارم

 

#گیتی _رسائی

نفس

 

گر هست دلی فدای تو خواهم کرد

 

گرهست صدا نوای تو خواهم کرد

 

جان را  به امید تو به سرخواهم برد

 

گر هست نفس برای توخواهم کرد

 

گیتی رسائی