همدلی


خاطرات بد ز آذر میگدازد سینه ام
چهارم و اول بشد آتش بزد بر هیمه ام
چهارم آذر قلم بد جور بختم را نوشت
اول آذر سیه گردید آن آئینه ام
#گیتی_رسائی

نباید با دل دیوانه جنگید
بباید حال او را دیده ،سنجید
درون سینه زندانیست اما
به راه دیده فربانیست ،اما
ندارد اختیار خویش در دست
تو گوئی فارغ از هر گونه دردست
فقط عشق است تنها مشکل او
زدنیا درد و غم شد حاصل او
درون سینه ی بی دل سیاه است
تمام حاصل عمرش تباه است
زهرجنبده ای او کمترین است
هزاران درد بر جانش کمین است
"رسا" خوش باش دل در سینه داری
خدا را شاهد است آئینه داری
#گیتی_رسائی

آتش پنهانی اندر سینه ام
نیستی پیدا تو در آئینه ام
مهربانی نیست در قاموس تو
آشنایان گفته اند، دیوانه ام
#گیتی_رسائی
زنی ایرانی هستم . با نام ایرانی گیتی . 

